دل بود که...
دل بود که از قافله مارا عقب انداخت
سررفتن این حوصله مارا عقب انداخت
حتی همه جاده ها نیز گواهند
این پای پر از آبله ما را عقب انداخت
دل بود که از قافله مارا عقب انداخت
سررفتن این حوصله مارا عقب انداخت
حتی همه جاده ها نیز گواهند
این پای پر از آبله ما را عقب انداخت
شناسنامه اش،چند سال از خودش بزرگتر بود
اما همچنان درخت ها صدایش می زدند، پارک ها، اسباب بازیها، چرخ و فلک ها...
نمی شنید؛
دلش هوای غزل کرده بود، هوای باران
احساس کرد: سنگرها، تفنگ ها...
و رفت...
حالا از شناسنامه اش خیلی بزرگتر شده است!
یازهرا "سلام الله علیها"
بیرق ما چادر خاکی توست
پیوست : هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات
"بسم الله الرحمن الرحیم"
عصر جمعه است...
اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ(یوسف،آیه87)
بروید و به دنبال یوسف بگردید...
کجایید آقا؟؟!!
بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ
تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ الضُّر
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
ڪربــلا...
پــــای پـــیــاده...
زائـر سـقــا شدن...
کـــاش تــقـدیــرم...
شـــب قـــدر...
از همین هـا پــر شــود...
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
یـابن الحسـن "عجـل اللـه تعالـی فرجـه الشریف "
مصلحـت نیسـت...
قیـاس رخ تـو بـا خورشیـد
شمـس اگـر اذن طلـوع از تـو بگیـرد
ادب است...!
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی:
صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة،
وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة،
و العِصمَةِ الفاطِمیَّة،
و الحِلمِ الحَسَنِیَّة،
و الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة،
و العِبادَةِ السَّجّادِیَّة،
و المآثِرِ الباقِریَّة،
و الآثار الجَعفَرِیَّة،
و العُلومِ الکاظِمیَّة،
و الحُجَجِ الرَّضَوِیَّة،
و الجُودِ التَّقَوِیَّة،
و النَّقاوَةِ النَقَوِیَّة
،و الهَیبَةِ العَسکَریَّة،
و الغَیبَةِ الإلهیَّة،
مولای من
دلم محتاج نیم نگاهی از جانب شماست
اجابتی کن این دل خسته ام را...
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ
وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ
وَ ضاقَتِ الاَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ
وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى
وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّهِ وَ الرَّخآءِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
اُولِى الاَمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ
فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً
کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ
اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ
وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ
یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ
وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا...
ولادت ، دست خودمان نیست ...
ولی چگونه رفتن دست خودمان است ...
برای یکی وفات و برای یکی " شهادت "
می نویسند ...
روزهای زندگی مان آنقدر کم هستند
که به آن دل نبندیم ...
کاش به این دل نبستن...
زیاد فکر می کردیم و باور داشتیم اگر بیخیال دنیا شویم
" شهادت " کوچک ترین پاداش الهی ست ...
دیروز از هر چه بود گذشتیم ، امروز از هر چه بودیم!
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!
جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد!
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم،
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم
و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
سردار شهید شوشتری
جنگ ما با شیطان از محراب نماز آغاز میگردد...
محراب از ریشهی "حرب" است...
یعنی محراب نماز میدان جنگ ماست ؛
و با همان تکبیرهیالاحرام نخستین...
نمازگزار همهی قدرتهای ظاهری و مجازی را نفی میکند
و به مبدأ همهی قدرتها " ذات ذوالجلال" متوجه میشود.
شهید سید مرتضی آوینی
" کتاب گنجینه ی آسمانی " صفحه ی 209
یا رسول الله
مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد
اما با تکرار صلوات بر تو،
نور حضورت را در قلب خود احساس مى کنیم . . .
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وعجل الفرجهم
التماس دعا