هوای جمکران
من در میان جمع و دلم جای دیگر است...
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یازهرا"سلام الله علیها"
بیرق ما چادر خاکی توست
من در میان جمع و دلم جای دیگر است...
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یازهرا"سلام الله علیها"
بیرق ما چادر خاکی توست
یوسف گفت: ای جوانمرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟
از این دوستی مرا به بلا افکنیو خود نیز بلا بینی!
زلیخا ادعای دوستی من کرد و به سرزنش مصریان دچار شد
و من مدتها زندانی شدم.
گفتم . . .
اگـــر در کـــربــلا بــودم
تـا پـای جـــان بــرای حُسَـــین "ع " تـــلاش مـــی کــردم
گفـــت. . .
یــک حُـــسَینِ زنــده داریــم
نــامـــش مـــــهدی "عـــج " اســـت
بــــسم الله. . .
مولا جان...
بیا توافقنامه امضا کنیم،
من رآکتور قلبم را به نامت میکنم،
تو هم تحریم چشمانت را از من بردار ...!
یوسف زهرا"س" میدانی آقاجان
خواب مانده ایم
ازهمان روز اول
همان روز در سقیفه
همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم کار به پهلوی مادر نمیرسید
به خار در چشمان پدر نمیرسید
به جگرِ سوخته مجتبی
به ظهر عاشورا
به زندان
به زهر
وبه غربت یتیمی نمیرسید
اگرخواب نبودیم کار به انتظار شما نمیرسید...
یاصاحب الزمان"عج" ...
یک طرف دست دعا و یک طرف بارگناه…
این تناقض ها نمک پاشیده روی زخمتان
الهی العفو...
یازهرا"سلام الله علیها"
بیرق ما چادر خاکی توست
چه تکلیفِ سنگـــــینی است :
” بلا تکـــــلیفی ”
وقتی که نـــــمیدانم منتظرت ماندم
یا فقط خودم را به انتظار زده ام آقا...
یازهرا"سلام الله علیها"
بیرق ما جادر خاکی توست
همین است دیگر
بہ ناگہ پنجره ای باز می شود
بہسمتِ بهشتـ ...
مهم تویے !!!
کہ چقدر
ازدلبستگے هایِ این طرف ِپنجره
دلکَندهاے...
یا زهرا"سلام الله علیها"
بیرق ما چادر خاکی توست
شهـید_سردار_حاج_حسین_هـمدانی
دشمنان نمیدانند و نمیفهـمند؛
که ما برای شهـادت مسابقه میدهـیم؛
و وابستگی نداریم؛ و اعتقاد ما این است
که از سوی خدا آمدہ ایم و به سوی او میرویم
یازهرا"سلام الله علیها"
بیرق ما چادر خاکی توست